سیستم پیش تصفیه آب نیروگاه اتمی بوشهر که وظیفه اش تامین آب بدون املاح برای نیروگاه اتمی بوشهره بعلت آلوده شدن کامپیوترهای این بخش از نیروگاه به کرم استاکس نت
بمدت 1 ماه از کار افتاده و امکان ارسال آب تصفیه شده به بخش تصفیه ی نهائی نیروگاه رو نداره.
نکته جالب توجه اینکه سیستمهای نصب شده در این بخش از نرم افزارهای کنترلی شرکت زیمنس استفاده میکنن تا بتونن فیلترهای نصب شده رو کنترل کنن و عملیات تصفیه و ارسال آب رو به بخش تصفیه نهائی انجام بدن.علت هم برمیگرده به از کار افتادن کامپیوترهای مرکز تصفیه به دلیل ورود کرم استاکس نت.
آب در کارکرد نیروگاه اتمی بوشهر نقش بسیار مهمی رو بعد از اورانیوم بازی میکنه چرا که این ماده نقش خنک کننده دمای تولید شده در حین شکافت هسته ای رو داره. بطوریکه دمای بالای تولید شده که در برخی از اوقات تا 950 درجه سانتی گراد میرسه باید توسط آب 390 درجه خنک بشه.شاید جالب باشه که آب 390 درجه سرد محسوب میشه!!.اما این آب باید عاری از هرگونه املاح باشه چون در غیر اینصورت ، اولا عمر تجهیزاتی که در این آب غوطه ور هستند کاهش پیدا میکنه و از طرفی رسوبات احتمالی میتونه باعث کارکرد نامناسب دستگاهها و از تنظیم خارج شدن اونها میشه دقیقا مثل سماوری که روی المنتش جرم بشینه و خوب آب رو گرم نکنه و یا مدت زمان بیشتری برای گرم شدن آب لازم داشته باشه.
کرم استاکس نت باعث شده که کنترل نرم افزارهای تصفیه ی آب از دست اپراتور های نیروگاه اتمی بوشهر خارج بشه و خودش اقدام به ارسال اطلاعات غلط به سیستم و در نتیجه از کار افتادن سیستم پیش تصفیه ی آب بشه که خب نتیجتاً تا زمانیکه آبی توی سماور نباشه از چای هم خبری نیست!
۱۳۸۹ مهر ۱۵, پنجشنبه
۱۳۸۹ شهریور ۱۴, یکشنبه
شایعه ی بمبگذاری در بوشهر و تفتیش خودروها
صبح امروز در بندر بوشهر شایعه ی ورود پنج بمبگذار زن باعث شد که پلیس و نیروهای امنیتی اقدام به تفتیش خودروها در مبادی ورودی شهر کردند و و صفهای طولانی خودروها در بعضی از بخشهای شهر هم دیده شده. معلوم نیست که این موضوع تا چه حد صحت داره که آیا واقعاً بمبگذارهائی اساساً وجود داشته اند یا اینکه بهانه ای از سوی پلیس برای تفتیش خودروها مدنظر بوده.به هر حال توی بوشهر این خبر دهن به دهن میگرده که 5 زن با هدف بمبگذاری وارد شهر شده اند.
۱۳۸۹ مرداد ۳۱, یکشنبه
تنظیم قرارداد علی دائی کار سازمان تربیت بدنی بود کفاشیان فقط زیرش رو امضا کرده
بعد از دیدن مدارک علی دائی و فدراسیون فوتبال یه نتیجه میشه گرفت:قرارداد علی دائی رو فدراسیون ننوشته بلکه سازمان تربیت بدنی اون تهیه کرده و کفاشیان فقط اونو امضائ کرده بود.اگه دقت کنیم متوجه چندتا نکته مهم میشیم.اولا هم علی دائی و هم فدراسیون هرکدوم برای خودشون یه "متمم قرارداد" داشتند که اتفاقا هیچکدومش تاریخ و شماره ثبت رسمی نداشت و نکته مهمتر اینکه متممی که علی دائی داشته امضای کفاشیان رو نداشته و متمم قراردادی که فدراسیون در اختیار داشته امضای علی دائی رو نداشت.
قرارداد اولیه 3تا 12 ماه تنظیم شده بود اما وقتی 11 ماه از قرارداد میگذره فدراسیون درصدد برمیاد که بخاطر نتایج بد علی دائی رو احتمالا برکنار کنه ولی مبلغ قرارداد اجازه این کار رو نمیداد بنابراین با علم کردن موضوع متمم قرارداد اینطور وانمود میکنن که قرارداد دائی در سال اول 12 ماهه نبوده بلکه 15 ماهه بوده بنابراین اون 8 روزی که در سال دوم قرارداد علی دائی جزه 15 ماه حساب میشه و نه جزه سال دوم بنابراین نیازی به پرداخت کل مبلغ سال دوم نیستن اگرچه برای این کار باید موافقت رسمی علی دائی رو هم میگرفتند ولی این اتفاق براساس مدارک ارائه شده در برنامه 90 صورت نگرفته بود و بعد از اون هم کمیته ی استیناف براساس همین "متمم قراردادی" که فقط کفاشیان زیرش رو امضائ کرده بود به نفع فدراسیون حکم داد.شاید مهمترین دلایلی که میشه برای اینکار فدراسیون آورد اینه که چون تیم ملی به جام جهانی نرفته بود و اگه فدراسیون میخواست پولی هم بابت سال دوم به دائی بده بشدت از طرف افکار عمومی تحت فشار قرار میگرفت بنابراین کمی از بار تلخ شکست رو مینداختن گردن دائی.ولی چرا موقع عقد قرارداد این کار رو نکردن؟ واضحه که فدراسیون قرارداد رو تنظیم نکرده و باهاش موافق نبوده ولی زیرش رو امضاء کرده و با این "متمم سازی" سعی کردن گند قبلی رو پاک کنن.نتیج اینکه حکم صادر شده علیه علی دائی "غیرقانونی" بوده چون براساس مدارک غیرقانونی -یعنی همان متمم قراردادی که امضای کفاشیان رو داشته-صورت گرفته که باز هم ثابت میکنه یک نهاد قضائی آلت دست گروهی قرار گرفته و تصمیمی غیرقانونی گرفته شده. از طرف دیگه به لحاظ اخلاقی شاید درست نباشه که حالا که تیم به جام جهانی نرفته علی دائی بخواد بابت 8روز نشستن روی نیمکت تیم ملی دستمزد یکساله بگیره اگرچه در دنیای فوتبال این کار معموله.هرچند خود علی دائی گفت که هدفش گرفتن پول نبوده و به همین دلیل هم 9 ماه بدنبال موضع نیومده.شاید این آخرین جمله ی دکتر صالحی رئیس کمیته استیناف کاملا بیانگر این تحلیل باشه: "منطقی نیست که علی دائی بخاطر چند روز نشستن روی نیمکت تیم ملی بخواد پول کامل قراردادش رو بگیره"
و باز هم داستان تلخ زورگوئی کسانی که بر مسند قدرت نشستند و از ابزارهایی همچون قانون و دادگاهها به نفع مطامع خودشون استفاده میکنند.
قرارداد اولیه 3تا 12 ماه تنظیم شده بود اما وقتی 11 ماه از قرارداد میگذره فدراسیون درصدد برمیاد که بخاطر نتایج بد علی دائی رو احتمالا برکنار کنه ولی مبلغ قرارداد اجازه این کار رو نمیداد بنابراین با علم کردن موضوع متمم قرارداد اینطور وانمود میکنن که قرارداد دائی در سال اول 12 ماهه نبوده بلکه 15 ماهه بوده بنابراین اون 8 روزی که در سال دوم قرارداد علی دائی جزه 15 ماه حساب میشه و نه جزه سال دوم بنابراین نیازی به پرداخت کل مبلغ سال دوم نیستن اگرچه برای این کار باید موافقت رسمی علی دائی رو هم میگرفتند ولی این اتفاق براساس مدارک ارائه شده در برنامه 90 صورت نگرفته بود و بعد از اون هم کمیته ی استیناف براساس همین "متمم قراردادی" که فقط کفاشیان زیرش رو امضائ کرده بود به نفع فدراسیون حکم داد.شاید مهمترین دلایلی که میشه برای اینکار فدراسیون آورد اینه که چون تیم ملی به جام جهانی نرفته بود و اگه فدراسیون میخواست پولی هم بابت سال دوم به دائی بده بشدت از طرف افکار عمومی تحت فشار قرار میگرفت بنابراین کمی از بار تلخ شکست رو مینداختن گردن دائی.ولی چرا موقع عقد قرارداد این کار رو نکردن؟ واضحه که فدراسیون قرارداد رو تنظیم نکرده و باهاش موافق نبوده ولی زیرش رو امضاء کرده و با این "متمم سازی" سعی کردن گند قبلی رو پاک کنن.نتیج اینکه حکم صادر شده علیه علی دائی "غیرقانونی" بوده چون براساس مدارک غیرقانونی -یعنی همان متمم قراردادی که امضای کفاشیان رو داشته-صورت گرفته که باز هم ثابت میکنه یک نهاد قضائی آلت دست گروهی قرار گرفته و تصمیمی غیرقانونی گرفته شده. از طرف دیگه به لحاظ اخلاقی شاید درست نباشه که حالا که تیم به جام جهانی نرفته علی دائی بخواد بابت 8روز نشستن روی نیمکت تیم ملی دستمزد یکساله بگیره اگرچه در دنیای فوتبال این کار معموله.هرچند خود علی دائی گفت که هدفش گرفتن پول نبوده و به همین دلیل هم 9 ماه بدنبال موضع نیومده.شاید این آخرین جمله ی دکتر صالحی رئیس کمیته استیناف کاملا بیانگر این تحلیل باشه: "منطقی نیست که علی دائی بخاطر چند روز نشستن روی نیمکت تیم ملی بخواد پول کامل قراردادش رو بگیره"
و باز هم داستان تلخ زورگوئی کسانی که بر مسند قدرت نشستند و از ابزارهایی همچون قانون و دادگاهها به نفع مطامع خودشون استفاده میکنند.
۱۳۸۹ مرداد ۲۶, سهشنبه
درگیری مشاور احمدی نژاد و حمید رسائی نماینده ی طرفدار احمدی نژاد در برنامه زنده تلویزیونی
حمید رسائی و جوانفکر مشاور احمدی نژاد در مورد اتفاقات سیاسی ایران سه شنبه شب حسابی با هم جرو بحث کردند.چند نکته جالب در حرفهای هر دو نفر وجود داره رسائی اعتقاد داره رای احمدی نژاد در سال 84 تنها 5 میلیون بوده و بقیه اش بخاطر ترس از رفسنجانی بوده.ولی جوانفکر اعتقاد داره که 18 میلیون به احمدی نژاد رای دادن و در ضمن اون رو اصولگرا نمیدونه. جوانفکر اعتراف کرد که کسی در سال 84 احمدی نژاد رو نمیشناخت. رسائی هم رای احمدی نژاد رو متعلق به خودش نمیدونه بلکه از جریان اصولگرائی میدونه. مهمترین نکته در این بحث ،اختلاف نظرشدید طرفین بر سر اینه که اصولگرایان دارن احمدی نژاد رو تحت فشار میذارن یا مردم این کار رو میکنن. رسائی اعتقاد داره از بعضی اطرافیان احمدی نژاد(رحیم مشایی احتمالا) حرفهای نامناسب شنیده میشه.مشاور احمدی نژاد هم نظرش اینه که اصولگرایان دارند علیه احمدی نژاد سیاسی کاری میکنند و تنش ایجاد میکنند.در بخشی از این گفتگو رسائی رای احمدی نژاد رو در سال 84 ناشی از فرار مردم از رفسنجانی به بغل احمدی نژاد دونست و جوانفکر هم در جواب گفت که رفسنجانی نماینده ی جریان اصولگرائی بوده نه احمدی نژاد و رایش رو رای واقعی !! مردم دونست.وقتیکه نوبت به رحیم مشائی رسید دعوا حسابی بالا گرفت دفاع مشاور احمدی نژاد از اظهارات رحیم مشائی حسابی دفاع کرد.نوشته ی حاوی اظهارات رحیم مشائی که جلوی جوانفکر قرار داشت آمادگی قبلی طرفین رو برای این موضوع ثابت میکرد.و مجری برنامه هم عدم در انتهای برنامه گفت که دولت داره تاوان هزینه هائی که خودش تولید کرده میده و از کار مضاعف و همت مضاعفش هم دیگه خبری نیست. عدم پایبندی دولت و مجلس به قانون از سوی دولت و مجلس هم دلیل دیگری برای اختلاف طرفین بود.
درگیری مشاور احمدی نژاد و حمید رسائی نماینده ی طرفدار احمدی نژاد در برنامه زنده تلویزیونی
درگیری مشاور احمدی نژاد و حمید رسائی نماینده ی طرفدار احمدی نژاد در برنامه زنده تلویزیونی
حمید رسائی همین الان از کانال 3 داره با جوانفکر مشاور احمدی نژاد در مورد اتفاقات سیاسی ایران حرف میزنن.چند نکته جالب در حرفهای هر دو نفر وجود داره رسائی اعتقاد داره رای احمدی نژاد در سال 84 تنها 5 میلیون بوده و بقیه اش بخاطر ترس از رفسنجانی بوده.ولی جوانفکر اعتقاد داره که 18 میلیون به احمدی نژاد رای دادن و در ضمن اون رو اصولگرا نمیدونه. جوانفکر اعتراف کرد که کسی در سال 84 احمدی نژاد رو نمیشناخت. رسائی هم رای احمدی نژاد رو متعلق به خودش نمیدونه بلکه از جریان اصولگرائی میدونه. مهمترین نکته در این بحث ،اختلاف نظرشدید طرفین بر سر اینه که اصولگرایان دارن احمدی نژاد رو تحت فشار میذارن یا مردم این کار رو میکنن. رسائی اعتقاد داره از بعضی اطرافیان احمدی نژاد(رحیم مشایی احتمالا) حرفهای نامناسب شنیده میشه.مشاور احمدی نژاد هم نظرش اینه که اصولگرایان دارند علیه احمدی نژاد سیاسی کاری میکنند و تنش ایجاد میکنند.در بخشی از این گفتگو رسائی رای احمدی نژاد رو در سال 84 ناشی از فرار مردم از رفسنجانی به بغل احمدی نژاد دونست و جوانفکر هم در جواب گفت که رفسنجانی نماینده ی جریان اصولگرائی بوده نه احمدی نژاد و رایش رو رای واقعی !! مردم دونست.وقتیکه نوبت به رحیم مشائی رسید دعوا حسابی بالا گرفت دفاع مشاور احمدی نژاد از اظهارات رحیم مشائی حسابی دفاع کرد.نوشته ی حاوی اظهارات رحیم مشائی که جلوی جوانفکر قرار داشت آمادگی قبلی طرفین رو برای این موضوع ثابت میکرد.و مجری برنامه هم عدم در انتهای برنامه گفت که دولت داره تاوان هزینه هائی که خودش تولید کرده میده و از کار مضاعف و همت مضاعفش هم دیگه خبری نیست. عدم پایبندی دولت و مجلس به قانون از سوی دولت و مجلس هم دلیل دیگری برای اختلاف طرفین بود.
حمید رسائی همین الان از کانال 3 داره با جوانفکر مشاور احمدی نژاد در مورد اتفاقات سیاسی ایران حرف میزنن.چند نکته جالب در حرفهای هر دو نفر وجود داره رسائی اعتقاد داره رای احمدی نژاد در سال 84 تنها 5 میلیون بوده و بقیه اش بخاطر ترس از رفسنجانی بوده.ولی جوانفکر اعتقاد داره که 18 میلیون به احمدی نژاد رای دادن و در ضمن اون رو اصولگرا نمیدونه. جوانفکر اعتراف کرد که کسی در سال 84 احمدی نژاد رو نمیشناخت. رسائی هم رای احمدی نژاد رو متعلق به خودش نمیدونه بلکه از جریان اصولگرائی میدونه. مهمترین نکته در این بحث ،اختلاف نظرشدید طرفین بر سر اینه که اصولگرایان دارن احمدی نژاد رو تحت فشار میذارن یا مردم این کار رو میکنن. رسائی اعتقاد داره از بعضی اطرافیان احمدی نژاد(رحیم مشایی احتمالا) حرفهای نامناسب شنیده میشه.مشاور احمدی نژاد هم نظرش اینه که اصولگرایان دارند علیه احمدی نژاد سیاسی کاری میکنند و تنش ایجاد میکنند.در بخشی از این گفتگو رسائی رای احمدی نژاد رو در سال 84 ناشی از فرار مردم از رفسنجانی به بغل احمدی نژاد دونست و جوانفکر هم در جواب گفت که رفسنجانی نماینده ی جریان اصولگرائی بوده نه احمدی نژاد و رایش رو رای واقعی !! مردم دونست.وقتیکه نوبت به رحیم مشائی رسید دعوا حسابی بالا گرفت دفاع مشاور احمدی نژاد از اظهارات رحیم مشائی حسابی دفاع کرد.نوشته ی حاوی اظهارات رحیم مشائی که جلوی جوانفکر قرار داشت آمادگی قبلی طرفین رو برای این موضوع ثابت میکرد.و مجری برنامه هم عدم در انتهای برنامه گفت که دولت داره تاوان هزینه هائی که خودش تولید کرده میده و از کار مضاعف و همت مضاعفش هم دیگه خبری نیست. عدم پایبندی دولت و مجلس به قانون از سوی دولت و مجلس هم دلیل دیگری برای اختلاف طرفین بود.
درگیری مشاور احمدی نژاد و حمید رسائی نماینده ی طرفدار احمدی نژاد در برنامه زنده تلویزیونی
حمید رسائی همین الان از کانال 3 داره با جوانفکر مشاور احمدی نژاد در مورد اتفاقات سیاسی ایران حرف میزنن.چند نکته جالب در حرفهای هر دو نفر وجود داره رسائی اعتقاد داره رای احمدی نژاد در سال 84 تنها 5 میلیون بوده و بقیه اش بخاطر ترس از رفسنجانی بوده.ولی جوانفکر اعتقاد داره که 18 میلیون به احمدی نژاد رای دادن و در ضمن اون رو اصولگرا نمیدونه. جوانفکر اعتراف کرد که کسی در سال 84 احمدی نژاد رو نمیشناخت. رسائی هم رای احمدی نژاد رو متعلق به خودش نمیدونه بلکه از جریان اصولگرائی میدونه. مهمترین نکته در این بحث ،اختلاف نظرشدید طرفین بر سر اینه که اصولگرایان دارن احمدی نژاد رو تحت فشار میذارن یا مردم این کار رو میکنن. رسائی اعتقاد داره از بعضی اطرافیان احمدی نژاد(رحیم مشایی احتمالا) حرفهای نامناسب شنیده میشه.مشاور احمدی نژاد هم نظرش اینه که اصولگرایان دارند علیه احمدی نژاد سیاسی کاری میکنند و تنش ایجاد میکنند.در بخشی از این گفتگو رسائی رای احمدی نژاد رو در سال 84 ناشی از فرار مردم از رفسنجانی به بغل احمدی نژاد دونست و جوانفکر هم در جواب گفت که رفسنجانی نماینده ی جریان اصولگرائی بوده نه احمدی نژاد و رایش رو رای واقعی !! مردم دونست.وقتیکه نوبت به رحیم مشائی رسید دعوا حسابی بالا گرفت دفاع مشاور احمدی نژاد از اظهارات رحیم مشائی حسابی دفاع کرد.نوشته ی حاوی اظهارات رحیم مشائی که جلوی جوانفکر قرار داشت آمادگی قبلی طرفین رو برای این موضوع ثابت میکرد.و مجری برنامه هم عدم در انتهای برنامه گفت که دولت داره تاوان هزینه هائی که خودش تولید کرده میده و از کار مضاعف و همت مضاعفش هم دیگه خبری نیست.
۱۳۸۹ مرداد ۲۳, شنبه
رستگاری از شائوشنک فیلمی در تحسین "امید" و تلاش برای رسیدن به هدف
فیلم "رستگاری از شائوشنک" یا "رهائی از شائوشنک" با بازی درخشان مورگان فریمن و تیم رابینسون شاهکاری به یاد ماندنی از فرانک دارابونت محصول سال 94 که آدم رو تا به انتها با خودش میکشونه.فرصتی دست داد تا این فیلم رو یکبار دیگه ببینم و برای بار چندم ازش لذت ببرم.پیام اصلی فیلم "امید" و تلاش تا سرحد توان برای رسیدن به هدفه.در حالیکه شخصیت اصلی فیلم با "امید" 20 سال تلاش و برنامه ریزی میکنه تا بتونه از زندان آزاد بشه و به جائیکه میخواد بره و برای اینکار و با یه چکش کوچیک یه تونل حفر میکنه و بعدش هم نزدیک به 500 یارد در فاضلاب زندان سینه خیز میره تا خودشو نجات بده در عوض پیرمردی به نام "بروکس" با ناامیدی و یاس و در حالیکه آزاده و بیرون از زندانه در کمتر از چند روز به بن بست میرسه و خودکشی میکنه .تا ساعتها بعد از دیدن فیلم هم لحظه لحظه ی اون در ذهن تماشاگر میمونه و حرکات و گفته های شخصیتها از خاطر پاک نمیشه.
busy living or busy dying!
همکاری دارابونت و استفن کینگ و مورگان فریمن یه فیلم به یادموندنی و یه شاهکار بی نظیر رو بوجود آورده که در تاریخ سینما به یادگار میمونه.فریمن در جائی میگه بهترین قسمت فیلم از نظر خودش اون سه نوبتی بود که در مقابل کمیته عفو میشینه.توصیه میکنم شما هم فیلم رو ببینید تا به زندگی امیدوار بشین و برای رسیدن به هدفهاتون تلاش کنین.
The Shawshank Redemption
busy living or busy dying!
همکاری دارابونت و استفن کینگ و مورگان فریمن یه فیلم به یادموندنی و یه شاهکار بی نظیر رو بوجود آورده که در تاریخ سینما به یادگار میمونه.فریمن در جائی میگه بهترین قسمت فیلم از نظر خودش اون سه نوبتی بود که در مقابل کمیته عفو میشینه.توصیه میکنم شما هم فیلم رو ببینید تا به زندگی امیدوار بشین و برای رسیدن به هدفهاتون تلاش کنین.
The Shawshank Redemption
۱۳۸۹ مرداد ۱۰, یکشنبه
سرنگونی هواپیمای ناشناس بی سرنشین در بوشهرتوسط ارتش
ساعت 6 و نیم صبح روز یکشنبه 10 مرداد ماه 1389 همزمان با صدای آژیر قرمز در سطح شهر و شلیک گسترده ی توپهای ضدهوائی شهر بوشهر یک فروند هواپیمای بدون سرنشین ناشناس در آسمان این شهر هدف گلوله توپهای پدافند هوائی ارتش قرار گرفت و سرنگون شد.بعد از این اتفاق نیروهای ارتش به حالت آماده باش کامل درآمدند و رزمایشی رو در چند نوبت برگزار کردند که همراه با شلیک هوائی توپهای پدافند هوائی بود
چند ماه پیش تلاش برای سرنگونی یک هواپیمای ناشناس با شکست مواجه شده بود.
چند ماه پیش تلاش برای سرنگونی یک هواپیمای ناشناس با شکست مواجه شده بود.
۱۳۸۹ مرداد ۹, شنبه
هزینه های گزاف دانشگاه آزاد ونبود اساتید راهنما در کارشناسی ارشد
پذیرش بیش از حد مجاز دانشگاه آزاد در مقطع تحصیلات تکمیلی باعث مشکلات زیادی برای دانشجویان این دانشگاه شده.موقع کنکور ارشد آزاد، توی دفترچه ظرفیت پذیرش بین 18 تا 25 دانشجو برای هر سال تحصیلیه اما در بسیاری از مواقع تعداد دانشجوها در یه کلاس درس مقطع کارشناسی ارشد به 60 یا 70نفر هم میرسه که همین قضیه باعث شده که بهنگام گرفتن واحد پایان نامه در ترم آخر، با کمبود استاد راهنما و مشاور و ترافیک دانشجو روبرو بشن که بالطبع هزینه های گزافی رو روی دست دانشجوها میندازه چون باید 1 تا 2 ترم تحصیلی روی نوبت بمونی تا شاید کسی بیاد و قبول کنه که بعنوان راهنما و مشاور باهات کار کنه و خب دانشگاه هم برای این مدت پولشو میگیره. خلاصه اینکه تاوان حرص و طمع دانشگاه آزاد و بی قانونی اونها رو باید دانشجوها بدن. شلوغی کلاسها و نمره های بی حساب و کتاب اساتید و آشنا نبودن اساتید با دانشجوها بعد از چندین ترم تحصیلی هم پیشکش.
۱۳۸۹ مرداد ۶, چهارشنبه
نرم افزاری برای برگرداندن اطلاعات پاک شده کامپیوترتان
هفته گذشته یکی از درایوهای هارد مکستور کامپیوترم به یکباره اطلاعاتش پاک شد و نزدیک به 100 گیگابایت انواع و اقسام اطلاعاتم از دست رفت. چند تا برنامه رو امتحان کردم تا اینکه برنامه اکتیو فایل دایرکتوری تونست تمام 100 گیگابایت رو برگردونه.شاید شما هم با چنین مشکلی برخورد کنین.بعد از نصب و اجرای برنامه، درایو مورد نظر رو اسکن کنین و اطلاعات بازیافت شده رو در یه درایو دیگه ذخیره کنین و یادتون باشه که برنامه رو روی همون درایوی که دچار مشکل هست نصب نکنین.
دانلود
دانلود
۱۳۸۹ مرداد ۵, سهشنبه
موسیقی دل انگیز موریکونه Le Vent Le Cri
قطعه ای زیبا و شنیدنی و بی کلام از انیو موریکونه
Le vent Le cri
Le vent Le cri
ترانه ای زیبا از فرانک سیناترا
موسیقی شنیدنی و صدای سحرانگیز فرانک سیناترا هرکسی رو مجذوب خودش میکنه مثل این آهنگ:
All Did My Way
All Did My Way
شاهکاری خاطره انگیز از فرانک سیناترا ( غریبه ها در شب)
هر کس علاقه به موسیقیهای گوشنواز قدیمی داره میتونه این آهنگ زیبااز فرانک سیناترا رو گوش بده و لذت ببره.آهنگی با نام:
Strangers in the Night
Strangers in the Night
۱۳۸۹ مرداد ۴, دوشنبه
آتش سوزی خودروهای 405 همچنان ادامه دارد
هفته گذشته توی پمپ بنزین نزدیک پلیس راه اهواز -سربندر یه دستگاه پژو 405 دچار آتش سوزی شد البته به کسی صدمه ای نرسید.این هفته در پمپ بنزین مرکز شهر بوشهر هم یکی دیگه از همین خودروها دچار آتش سوزی شد. ظاهرا ایران خودرو با پول هنگفتی که گیرش میاد حاضر نیست یک ریال هم هزینه جان مشتریانش بکنه و این مشکل فنی رو که ناشی از نقص سیستم سوخت رسانی پژو 405 هست حل کنه تا این مرکب پیر مرگ باز هم جان یک انسان رو بخطر نیندازه.
۱۳۸۹ تیر ۱۰, پنجشنبه
آیا میرحسین و کروبی از تقلب در انتخابات از قبل اطلاع داشتند؟
بعد از انتخابات سال 88 این سوال برام پیش اومد که آیا میرحسین و کروبی و یا خاتمی حدس میزدند که چنین تقلبی در انتخابات قرار صورت بگیره؟
صرفنظر از اینکه چه کسی و با چه دلایلی تصمیم به تقلب داشتن ولی خودم تنها به یک نتیجه رسیدم:
از سال 84 تصمیم گرفته شد که کشور طوریکه خامنه ای مدنظرشه اداره بشه و مردم هم با این شیوه ها که نمادش احمدی نژاد بود مخالف بودن در نتیجه جدالی پنهان بین مردم و حکومت در سطوح مختلف آغاز شد که در نهایت در شهریور 87 خامنه ای با گفتن این جمله مرحله جدیدی رو شروع کرد: "فکر کنید 5 سال از ریاست جمهوریتون باقی مونده نه 1 سال" احمدی نژاد باید در مقامش میموند. قیافه ی وحشتزده ی احمدی نژاد در روز انتخابات در پای صندوق رای نشان از برنامه ی خامنه ای برای ماندن در قدرت بهر قیمتی داشت.
اما میرحسین و کروبی و خاتمی هم میدونستن که تقلب میشه چون هر خواسته ای رو که گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی اعلام میکردن تقریبا بعنوان شعار مطرح میشد و در واقع همه جور قولی به مردم میدادن که دلیلش هم بنظرم این بود که پیش خودشون میگفتن حالا که قراره تقلب بشه پس بذار با مردم طرف بشن و خودشون جواب مردم رو بدن. از طرفی خامنه ای هم میدونست که اگه راه باز بشه و اوضاع بحالت قبل از احمدی نژاد بکشه احتمال زیاد مطالبات جدیدی مطرح میشه و این مخالف خواست خامنه ای بود ولی از طرفی هیچ راهی نداشت جز اینکه در انتخابات تقلب کنه تا مزدور و عامل خودش یعنی احمدی نژاد رو بر سرکار نگهداره تا بتونه حکومت رو موروثی کنه.بهمین دلیل هم بود که وقتی مردم از سوی کروبی و میرحسین برای شرکت در انتخابات بسیج شدن عملا خامنه ای هیچ راهی براش نموند جز تقلب و این موضوع رو کروبی ، خاتمی و موسوی از قبل میدونستن چون مرتب از "صیانت از آراء" حرف میزدن.
مردم و حکومت در انتخابات ریاست جمهوری بشکل تمام قد رودروی هم ایستادن و تا لان هم هیچ کدوم عقب ننشستن.
صرفنظر از اینکه چه کسی و با چه دلایلی تصمیم به تقلب داشتن ولی خودم تنها به یک نتیجه رسیدم:
از سال 84 تصمیم گرفته شد که کشور طوریکه خامنه ای مدنظرشه اداره بشه و مردم هم با این شیوه ها که نمادش احمدی نژاد بود مخالف بودن در نتیجه جدالی پنهان بین مردم و حکومت در سطوح مختلف آغاز شد که در نهایت در شهریور 87 خامنه ای با گفتن این جمله مرحله جدیدی رو شروع کرد: "فکر کنید 5 سال از ریاست جمهوریتون باقی مونده نه 1 سال" احمدی نژاد باید در مقامش میموند. قیافه ی وحشتزده ی احمدی نژاد در روز انتخابات در پای صندوق رای نشان از برنامه ی خامنه ای برای ماندن در قدرت بهر قیمتی داشت.
اما میرحسین و کروبی و خاتمی هم میدونستن که تقلب میشه چون هر خواسته ای رو که گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی اعلام میکردن تقریبا بعنوان شعار مطرح میشد و در واقع همه جور قولی به مردم میدادن که دلیلش هم بنظرم این بود که پیش خودشون میگفتن حالا که قراره تقلب بشه پس بذار با مردم طرف بشن و خودشون جواب مردم رو بدن. از طرفی خامنه ای هم میدونست که اگه راه باز بشه و اوضاع بحالت قبل از احمدی نژاد بکشه احتمال زیاد مطالبات جدیدی مطرح میشه و این مخالف خواست خامنه ای بود ولی از طرفی هیچ راهی نداشت جز اینکه در انتخابات تقلب کنه تا مزدور و عامل خودش یعنی احمدی نژاد رو بر سرکار نگهداره تا بتونه حکومت رو موروثی کنه.بهمین دلیل هم بود که وقتی مردم از سوی کروبی و میرحسین برای شرکت در انتخابات بسیج شدن عملا خامنه ای هیچ راهی براش نموند جز تقلب و این موضوع رو کروبی ، خاتمی و موسوی از قبل میدونستن چون مرتب از "صیانت از آراء" حرف میزدن.
مردم و حکومت در انتخابات ریاست جمهوری بشکل تمام قد رودروی هم ایستادن و تا لان هم هیچ کدوم عقب ننشستن.
۱۳۸۹ تیر ۷, دوشنبه
وعده ی جدید احمدی نژاد: اون لیست مفسدین اقتصادی رو که گفتم توی جیبم بود میدم قوه قضائیه
احمدی نژاد باز هم وعده داد لیست مفسدین اقتصادی رو که گفته بود توی جیبشه بزودی برای بار چندم به قوه قضائیه تحویل میدم
احمدی نژاد : اگه بمبهای اتمی آمریکا نشت بکنن چی میشه!؟
در جلسه کنفراس مطبوعاتی احمدی نژاد که اخیرا انجام شد جمله ی جالبی که احمدی نژاد گفت همین بود.با این جمله سواد احمدی نژاد رو میشه فهمید!!آخه مگه بمب هم نشت میکنه؟؟؟؟یاد دکتر علی کردان افتادم.جالبه که میگه از دانشگاه علم و صنعت مدرک دکترا داره!!!باید منتظر موند و دید که گند این هم مثل دکتر کردان دربیاد
قابل توجه طرفداران پروپاقرص جناب دکتر احمدی نژاد!
قابل توجه طرفداران پروپاقرص جناب دکتر احمدی نژاد!
۱۳۸۹ خرداد ۲۲, شنبه
گاز اشک آور حوالی میدون آرژانتین هم بخوبی محسوسه
از یکی از ساختمونهای اطراف میدون آرژانتین که به صحنه نگاه میکنم چند تا چیز معلومه. اولا حضور نیروهای گاردی بهمراه ونهای نیروی انتظامی، بدون درگیری و تنش البته با شعارهای پراکنده و سوم بوی گاز اشک آور و دود ناشی از اون که توی هوا بخوبی پیداست .طوریکه بعضی از افراد مسن موقع حرکت توی خیابون یه دفعه راهشون عوض میکنن و جلوی بینیشونو میگیرن. نکته جالب قطع نشدن اینترنت و موبایله.
ازدحام جمعیت و شلوغی و حضور گسترده نیروهای ضدشورش از حوالی میدان آرژانتین
در میدان آرژانتین شعارهای پراکنده از سوی مردم و حضور انبوه ونهای ضدشورش و نیروهای گارد بوضوح به چشم میخوره.
۱۳۸۹ فروردین ۲۷, جمعه
تلفنهای تهدیدآمیز اداره اطلاعات خوزستان بخاطر پیامک سبزها به برنامه 90 پارسال
از 2-3 هفته پیش افراد ناشناسی که خود را مامور اداره اطلاعات اهواز و آبادان معرفی میکنند با بعضی از شهروندان شهرهای اهواز و آبادان تماس میگیرند و به اونها بخاطر شرکت در مسابقه پیامک برنامه 90 که در آن سبزها از طریق بالاترین گزینه 3 رو انتخاب کرده بودن "تذکر" میدن که در صورت تکرار این قضیه(همراهی با سبزها) برخورد با آنها در دستور کار قرار خواهد گرفت.نکته جالب توجه اینکه چند نفری که من باهاشون در تماس بودم دقیقاً گزینه ی 3 رو انتخاب کرده بودن که نشان دهنده ی کنترل محتوای پیامکها از طریق وزارت اطلاعاته.
۱۳۸۹ فروردین ۲۳, دوشنبه
محمد معرفی یا محمد تاجیک: دانشمند هسته ای یا یک کارمند ساده نیروگاه اتمی بوشهر؟
اخیراً فردی با نام مهندس محمد معرفی در رسانه های داخلی و خارجی نامش مطرح شده که گفته شده با برنامه هسته ای ایران ارتباط نزدیک داشته است.
اما این فرد کسی نیست جز محمد تاجیک مهندس فیزیک و از پرسنل نیروگاه اتمی بوشهر که در سال هشتاد و دو 82 بدست ماموران امنیتی بازداشت شد.
او در آن زمان تنها 2 سال بود که به استخدام سازمان انرژی اتمی ایران درآمده بود و پس از گذراندن دوره های آموزشی در ایران به کشور روسیه رفت تا در دوره های خارج از کشور برای آمادگی جهت کار در نیروگاه اتمی بوشهر آموزشهای لازم را ببیند اما پس از بازگشت به ایران بفکر خروج از کشور افتاد تا زندگی بهتری را در یک کشور دیگر ادامه دهد و در این راه آموزشهای تخصصی کار در نیروگاههای اتمی بهترین فرصت و دلیل برای او محسوب میشدند .
بهمین دلایل از طریق ارسال رزومه کاریش از طریق اینترنت به چند شرکت خارجی در ترکیه و دبی فرصتهائی را نیز بدست آورد و در چند نوبت هم به ترکیه و دبی مسافرت کرد و با نمایندگان این شرکتها ملاقات کرد و در آخرین ملاقاتش با نماینده ی یک شرکت ترک در استانبول موافقت آنها را برای کار بطور ضمنی بدست آورد . سپس به ایران برگشت تا تدارک خروج از کشور را به اتفاق همسرش ببیند اما فارغ از اینکه آن شرکت وابسته به وزارت اطلاعات ایران بود و در چندین سفرش به دبی و ترکیه ماموران امنیتی به وی مشکوک شدند و از طریق اینترنت یک قرار ملاقات صوری با وی گذاشتند و بمحض ورودش به ایران پس از خروجش از نیروگاه اتمی بوشهر وی را به اتهام جاسوسی بازداشت کردند.
اتهامی که اساسا واقعیت نداشت چرا که محمد تاجیک نه تنها پست و موقعیت مهم و حساسی در سازمان انرژی اتمی یا حتی نیروگاه اتمی نداشت بلکه به هیچگونه اطلاعات مهمی هم دسترسی نداشت که قرار باشد آنها را در اختیار کسان دیگری قرار دهد.
تنها گناه او تلاش برای خروج از کشور آنهم با پشتوانه ی کار در یک شغل دهن پرکن به نام سازمان انرژی اتمی ایران یا همان نیروگاه اتمی بوشهر بود حتی شرکتهائی که با آنها قرار ملاقات میگذاشت هیچگونه ارتباطی با برنامه هسته ای در هیچ کشوری نداشتند و شاید زیاده روی محمد تاجیک در سابقه کاری و دست بالا معرفی کردنش باعث جلب توجه طرفهای مقابل قرار میگرفت.
اما حالا بعد از اخراج از سازمان انرژی اتمی ، تحمل زندان و شکنجه، اتهام بی اساس جاسوسی نام دیگری هم برای خودش بالاجبار دست و پا کرده تا شاید به رویایش یعنی زندگی بهتر دست یابد آنهم پس از تحمل مرارتهای زیاد.
اما این فرد کسی نیست جز محمد تاجیک مهندس فیزیک و از پرسنل نیروگاه اتمی بوشهر که در سال هشتاد و دو 82 بدست ماموران امنیتی بازداشت شد.
او در آن زمان تنها 2 سال بود که به استخدام سازمان انرژی اتمی ایران درآمده بود و پس از گذراندن دوره های آموزشی در ایران به کشور روسیه رفت تا در دوره های خارج از کشور برای آمادگی جهت کار در نیروگاه اتمی بوشهر آموزشهای لازم را ببیند اما پس از بازگشت به ایران بفکر خروج از کشور افتاد تا زندگی بهتری را در یک کشور دیگر ادامه دهد و در این راه آموزشهای تخصصی کار در نیروگاههای اتمی بهترین فرصت و دلیل برای او محسوب میشدند .
بهمین دلایل از طریق ارسال رزومه کاریش از طریق اینترنت به چند شرکت خارجی در ترکیه و دبی فرصتهائی را نیز بدست آورد و در چند نوبت هم به ترکیه و دبی مسافرت کرد و با نمایندگان این شرکتها ملاقات کرد و در آخرین ملاقاتش با نماینده ی یک شرکت ترک در استانبول موافقت آنها را برای کار بطور ضمنی بدست آورد . سپس به ایران برگشت تا تدارک خروج از کشور را به اتفاق همسرش ببیند اما فارغ از اینکه آن شرکت وابسته به وزارت اطلاعات ایران بود و در چندین سفرش به دبی و ترکیه ماموران امنیتی به وی مشکوک شدند و از طریق اینترنت یک قرار ملاقات صوری با وی گذاشتند و بمحض ورودش به ایران پس از خروجش از نیروگاه اتمی بوشهر وی را به اتهام جاسوسی بازداشت کردند.
اتهامی که اساسا واقعیت نداشت چرا که محمد تاجیک نه تنها پست و موقعیت مهم و حساسی در سازمان انرژی اتمی یا حتی نیروگاه اتمی نداشت بلکه به هیچگونه اطلاعات مهمی هم دسترسی نداشت که قرار باشد آنها را در اختیار کسان دیگری قرار دهد.
تنها گناه او تلاش برای خروج از کشور آنهم با پشتوانه ی کار در یک شغل دهن پرکن به نام سازمان انرژی اتمی ایران یا همان نیروگاه اتمی بوشهر بود حتی شرکتهائی که با آنها قرار ملاقات میگذاشت هیچگونه ارتباطی با برنامه هسته ای در هیچ کشوری نداشتند و شاید زیاده روی محمد تاجیک در سابقه کاری و دست بالا معرفی کردنش باعث جلب توجه طرفهای مقابل قرار میگرفت.
اما حالا بعد از اخراج از سازمان انرژی اتمی ، تحمل زندان و شکنجه، اتهام بی اساس جاسوسی نام دیگری هم برای خودش بالاجبار دست و پا کرده تا شاید به رویایش یعنی زندگی بهتر دست یابد آنهم پس از تحمل مرارتهای زیاد.
۱۳۸۸ اسفند ۲۵, سهشنبه
درخواست ازآقایان موسوی و کروبی :اعلام هفته ی اهدای خون سبزمان به نیازمندان در نوروز با حفظ هویت به نشانه اهدا زندگی
فصل بهار فصل زندگی بخشیست و آن هنگامه که طبیعت از شیره ی جانش یعنی سبزیش ، انسانها را شاداب میکند پس چه بهتر که ما نیز خون سبزمان را به دیگرانی که از این موهبت برخوردار نیستنداهداکنیم تا بخشندگی و سبزیمان را به رخ بکشیم و خود نیز به بیشمار بودنمان افتخار کنیم و امید را در دلهایمان زنده نگه داریم تا استقامت را توشه ی راه سبز امیدمان کرده باشیم.
از جناب آقایان موسوی و کروبی در خواست میشود تا با اعلام هفته ی اول فروردین با شعار "اهدای خون سبز، اهدای زندگی" فرصت دیگری را برای اتحاد ایرانیان فراهم کنند و با حفظ هویت سبز خود ، خون خود را به هموطنان نیازمندمان اهدا کنیم و البته ایرانیان خارج از کشور هم مطمئناً با تشکیل صفهای طولانی اتحاد مردم را به رخ جهانیان خواهند کشید.
اقدامی که با اطلاع رسانی درست ، تلاش برای جان بخشی و اهدای زندگی را به جشنواره ی زندگی بدل خواهد کرد و در ضمن حضور بسیاری از اقشار مردم بهمراه تمام اعضای خانواده در صفهای طولانی اهداء خون یادآور روز پرشکوه انتخابات خواهند بود.
اقدامی نیکوکارانه و بدون خشونت و همراه با بخشندگی و اتحادی دوباره.
از جناب آقایان موسوی و کروبی در خواست میشود تا با اعلام هفته ی اول فروردین با شعار "اهدای خون سبز، اهدای زندگی" فرصت دیگری را برای اتحاد ایرانیان فراهم کنند و با حفظ هویت سبز خود ، خون خود را به هموطنان نیازمندمان اهدا کنیم و البته ایرانیان خارج از کشور هم مطمئناً با تشکیل صفهای طولانی اتحاد مردم را به رخ جهانیان خواهند کشید.
اقدامی که با اطلاع رسانی درست ، تلاش برای جان بخشی و اهدای زندگی را به جشنواره ی زندگی بدل خواهد کرد و در ضمن حضور بسیاری از اقشار مردم بهمراه تمام اعضای خانواده در صفهای طولانی اهداء خون یادآور روز پرشکوه انتخابات خواهند بود.
اقدامی نیکوکارانه و بدون خشونت و همراه با بخشندگی و اتحادی دوباره.
بازداشت دهها نفر در بوشهر و درگیری مردم و پلیس در چهارشنبه سوری
توی بوشهر نزدیک به 100 نفر در چهارشنبه سوری بدست پلیس و نیروهای بسیج بازداشت شدن.تفتیش خودروها توی منطقه مرکزی شهر و جاده ساحلی از ساعاتی قبل از مراسم چهارشنبه سوری آغاز شده بود. تنش و درگیری و پرتاب سنگ بین جوونهائی که میخواستن چهارشنبه آخر سال رو جشن بگیرن و مامورهای پلیس و بسیجیها ، توی چند منطقه شهر بوشهر از جمله پارک شغاب باعث شکسته شدن شیشه خودروها و مغازه ها شد.از چندین ساعت قبل و حتی از روز قبل خیلی از خیابونهای شهر در قرق پلیس و موتورسوارهای بسیجی بود.
و زمانیکه دیدن نمیتونن ملت رو کنترل کنن پلیس ،خودروهای عبوری رو متوقف میکرد و چندین نفر رو هم در همین حین بدون دلیل بازداشت کرد بعد هم تنش بالا گرفت در این بین شعارهائی هم از سوی جمعیت علیه خامنه ای داده شد.پرتاب فشفشه و ترقه باعث هجوم گسترده نیروهای امنیتی و دستگیری دهها نفر شد
بعضی از خیابونا کاملاً بسته شده بود و پلیس اجازه عبور و مرور رو به هیچکس نمیداد. درگیریها از ساعت 9 شب به بعد شروع شد و تا 12 شب ادامه داشت.
و زمانیکه دیدن نمیتونن ملت رو کنترل کنن پلیس ،خودروهای عبوری رو متوقف میکرد و چندین نفر رو هم در همین حین بدون دلیل بازداشت کرد بعد هم تنش بالا گرفت در این بین شعارهائی هم از سوی جمعیت علیه خامنه ای داده شد.پرتاب فشفشه و ترقه باعث هجوم گسترده نیروهای امنیتی و دستگیری دهها نفر شد
بعضی از خیابونا کاملاً بسته شده بود و پلیس اجازه عبور و مرور رو به هیچکس نمیداد. درگیریها از ساعت 9 شب به بعد شروع شد و تا 12 شب ادامه داشت.
۱۳۸۸ اسفند ۱۵, شنبه
15 ميليارد پول بنر و 250 ميليون تومن سانديس : هزينه سفر خامنه اي به شيراز
سال قبل كه خامنه اي به شيراز رفته بود در چند قلم با يكي از دوستان كه در بخشهاي بازرگاني سپاه در شيراز كار ميكنه حساب كرديم كه چقدر هزينه سفر "معظم له" به شيراز روي دست ملت ميفته و نتيجه تنها از روي اطلاعات مختصري كه داشتيم و با درصد زيادي بالا و پائين اينجوري شد:
نزديك به 15 تا 20 ميليارد تومن پول بنرهاي عكس خامنه اي در بلوارهاي شهر و نزديك به 250 ميليون تومن پول سانديس و كيك و آب معدني.
تازه پول سانديسهائي كه ارتش و نيروي انتظامي تدارك ديده بودند رو هم به اين مقدار اضافه كنيد كه اونهم ميشه حدوداً 300تا400 ميليون بعلاوه ي اتوبوسها و ميني بوسهائي كه شخصي بودن و به اونها هم پول داده شده بود براي رفت و برگشت ملت غيور به شيراز و دستمزدهاي 50 تا 80 هزار تومني به تك تك جمعيت استقبال كننده و ناهار يك و نيم ميلياردي شركت كنندگان رو هم البته بايد بحساب آوردو...
نزديك به 15 تا 20 ميليارد تومن پول بنرهاي عكس خامنه اي در بلوارهاي شهر و نزديك به 250 ميليون تومن پول سانديس و كيك و آب معدني.
تازه پول سانديسهائي كه ارتش و نيروي انتظامي تدارك ديده بودند رو هم به اين مقدار اضافه كنيد كه اونهم ميشه حدوداً 300تا400 ميليون بعلاوه ي اتوبوسها و ميني بوسهائي كه شخصي بودن و به اونها هم پول داده شده بود براي رفت و برگشت ملت غيور به شيراز و دستمزدهاي 50 تا 80 هزار تومني به تك تك جمعيت استقبال كننده و ناهار يك و نيم ميلياردي شركت كنندگان رو هم البته بايد بحساب آوردو...
اشتراک در:
پستها (Atom)